• طیلسان

    دانشنامه آزاد فارسی. طَیْلَسان. (یا: طرحه؛ طاق) پارچه ای ساده که آن را، برای محافظت سر و گردن از تابش آفتاب، به روی عمامه و گاه قَلَنسوه می انداختند و تا روی شانه ها و کتف ها و گاه تا پایین تر را ...

    عرض المزيد
  • من

    یکی از حروف جاره است به معنی «از» و در چندین وجه استعمال می گردد: 1 - ابتدای غایت ، و غالباً در همین وجه به کار رود،چنانکه گروهی برآنند که سایر معانی همگی از همین معنی منشعب شده است و آن هم برای ...

    عرض المزيد
  • سمانه توسلی

    دیکشنری و مترجم آنلاین آبادیس - دیکشنری و مترجم انگلیسی و فارسی با تلفظ. دیکشنری مترجم. سمانه توسلی. دیکشنری آبادیس. آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین ...

    عرض المزيد
  • Abadis Translator

    دیکشنری و مترجم آنلاین آبادیس - دیکشنری و مترجم انگلیسی و فارسی با تلفظ ... این خدمت از طریق سایت آبادیس در دسترس است. گوگل ترنسلیت 100 زبان مختلف دنیا را پشتیبانی می کند و روزانه بیش از 200 میلیون ...

    عرض المزيد
  • زیبا

    زیبا (ترانه). «زیبا» ( فرانسوی: Belle‎ ) نام ترانه ای سه صدایی با اجرای پاتریک فیوری، دانیل لاووا و گارو است که در سال ۱۹۹۷ ضبط و در سال ۱۹۹۸ میلادی منتشر شد. این ترانه نخستین بار در نمایشنامهٔ موزیکال «گوژپشت نوتردام پاریس ...

    عرض المزيد
  • retrieve

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • محک

    محک، ازمایش، بته، بوته، معیار، ازمون. criterion (اسم) محک، میزان، معیار، ملاک، ضابطه، مقیاس، نشان قطعی. touchstone (اسم) محک، معیار، سنگ محک. proof (اسم) محک، اثبات، نشانه، عیار، برهان، مدرک، ملاک، چرک ...

    عرض المزيد
  • suspension

    اسم ( noun ) • (1) تعریف: the act of suspending or the condition of being suspended. • مشابه: layoff. • (2) تعریف: a temporary pause in an ongoing activity or condition. • مشابه: abeyance, break, halt, interval, pause. • (3) تعریف: a chemical mixture in which particles are not dissolved in …

    عرض المزيد
  • statistic

    بررسی کلمه. • (1) تعریف: a piece of numerical information. - The almanac also gives weather statistics such as record high or record low temperatures. - The census gathers statistics on the population such as the number of children per household. - The percentage of people who voted in the election is an interesting statistic.

    عرض المزيد
  • hyponymy and hypernymy

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • the

    معنی the به فارسی پیشنهاد من در مورد این کلمه مثل اینکه بگیم که در این شهر یک رستوران وجود دارد . پس معنی the به معنی ها یا این هستش. The=این یا ها. ترتیب ترجمه: 1 - ترجمه نمیشود 2 - این و آن 3 - مذکور ...

    عرض المزيد
  • سبیل

    ریشه کلمه: سبل (۱۸۱ بار) «سبیل» به گفته «راغب» در «مفردات» در اصل، به معنای راهی است که پیمودن آن آسان است; و بعضی آن را منحصراً به معنای راه حق، تفسیر کرده اند. ولی با توجّه به این که این واژه در ...

    عرض المزيد
  • vision

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • freebie

    1. The journalists were all given a freebie lunch. [ترجمه گوگل] به همه خبرنگاران یک ناهار رایگان داده شد. [ترجمه ترگمان] همه روزنامه نگاران یک وعده غذای مجانی داده بودند. [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید. 2. A waiter was ...

    عرض المزيد
  • document

    به انگلیسی. • certificate, paper which provides information or evidence; deed, written file; data file containing the product of a user's work (computers) record for evidence, provide with documentary evidence, substantiate. a document is an official piece of paper with writing on it. if you document something, you make a detailed ...

    عرض المزيد
  • sibling

    اسم ( noun ) • : تعریف: one of two or more relatives that have at least one parent in common; sister or brother. - As all her siblings were much older, she often had no one to play with as a child. [ترجمه A.A] چون همه خواهران و برادرانش خیلی بزرگتر بودند او بعنوان یک کودک ...

    عرض المزيد
  • شروین

    در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • ترجمه انگلیسی به فارسی | ترجمه فارسی به انگلیسی

    این خدمت از طریق سایت آبادیس بخش ترجمه در دسترس است. گوگل ترنسلیت 100 زبان مختلف دنیا را پشتیبانی می کند و روزانه بیش از 200 میلیون نفر از این خدمات استفاده می کنند. ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی ...

    عرض المزيد
  • معنی سمعانی | لغت نامه دهخدا | پارسی ویکی

    سمعانی . [ س َ ] (اِخ ) ( 426 - 489 هَ . ق .) منصوربن محمدبن عبدالجباربن احمد مروزی سمعانی تمیمی ، مکنی به ابوالمظفر. مفسر و از علماء حدیث و از اهل مرواست . از جمله ٔ کتب او: تفسیر سمعانی است در سه جلد و ...

    عرض المزيد
  • سلیم

    سلیم - معنی در دیکشنری آبادیس. /salim/. مترادف سلیم: آرام، رام، مطیع ، حلیم، روشن ضمیر، صلح جو، بی عیب، تندرست، سالم ، خوش باور، موافق، ملایم، سلیم النفس، مارگزیده، محتضر، مشرف به موت، بی آزار ...

    عرض المزيد
  • colleague

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • commute

    commute - معنی در دیکشنری آبادیس. معنی: مسافرت کردن، تبدیل کردن. معانی دیگر: مبادله کردن، جابه جا کردن، جانشین کردن، داد و ستد کردن، دگرسان کردن، تغییر دادن، (حقوق - در مورد مجازات) تخفیف دادن، رفت ...

    عرض المزيد
  • a

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • authority

    the right, power, or ability to give orders, make decisions, or demand or compel obedience. مترادف: command, control, mastery, power dominion, jurisdiction, rule, say, sovereignty, strength, sway. - As the principal, she has the greatest amount of authority in this school. - A judge has the authority to perform marriages.

    عرض المزيد
  • meaning

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • شباب

    دانشنامه عمومی. الشباب ( به عربی: الشباب ) واژه ای عربی به معنای جوانان است، و می تواند اشاره به نام ها و موارد زیر باشد: • الشباب ( گروه نظامی ) نام یک گروه اسلامی در کشور سومالی. • باشگاه فوتبال ...

    عرض المزيد
  • literal

    مشتقات: literalness (n.) • (1) تعریف: in accordance with the ordinary, exact, or primary meaning of a word or words; not figurative or metaphorical. • متضاد: figurative. • مشابه: concrete, exact, explicit. - If someone is starving in the literal sense, that person is actually dying from lack of food and not simply ...

    عرض المزيد
  • نظام نامه

    آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین پروژه آبادیس، سایت دیکشنری آبادیس بود. دیکشنری آنلاین آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به ...

    عرض المزيد
  • book

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • security

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • infant

    به انگلیسی. • baby, very young child, toddler, tot; minor; beginner. of or pertaining to infants or infancy; being in infancy; baby, babyish; pertaining to a minor. an infant is a very young child or baby; a formal word. an infant organisation, country, or movement is new and has not developed much; a formal word.

    عرض المزيد
  • definite

    در دیکشنری آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید ... دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی ...

    عرض المزيد
  • مهندسی عمران

    اولین تمرین های مهندسی عمران ممکن است از ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ قبل از میلاد مسیح در مصر باستان و بین النهرین، وقتی انسان کوچ نشینی را ترک کرد آغاز شده باشد، که بنابر علت نیاز به ساختمان برای پناهگاه ...

    عرض المزيد
  • ازل

    ازل : /azal/ اَزل ( عربی ) 1 - ابتدا نداشتن، بی آغازی، قَدَم مقابلِ ابد، زمانی که از آن ابتدا نباشد؛ 2 - ( در فلسفه ) استمرار بی نهایتِ زمان در گذشته. ازل : ۱. آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی ...

    عرض المزيد